سلام دوستان بازم اومدم با یه رمان دیگه .. خوب این یه رمان درمورد یه دختره بازهم .. داستان از جایی شروع میشه که دختر بعد از فوت پدرش که سکته کرده و فلج شدن مادرش باید خرج خودشو و اونو و خواهر کوچکش رو دربیاره ... چند جا میره ولی چیزهایی میبینه که خوب نیست و برای همین تصمیم میگیره بگه متاهله و برای محکم کاری بگه باردار هم هست ... اینجا با پسری عجیب روبه رو میشه ... کم کم اتفاقاتی میوفته که دختر مجبور به زندگی در عمارت انها میشه و کم کم عاشق پسره میشه ... اما پسره یه بار ازدواج کرده و ......
دیگه خودتون بخونین مزش میپره .... نویسندش هم خانوم : منیر مهر نیزی مقدم هستند ...